اتاق فرار کنیز

سید خلیل؛ بعد از اتفاقات خونه (نوعروس) به کسی تبدیل شد که همه قبولش داشتن و مهارتش توی بازکردن طلسم و جادو سرزبون همه مردم بود
طلسم و جادویی که توی خونه ی نوعروس، کم مونده بود به قیمت جون خود خلیل تموم بشه.
حالا که چندسالی از اون ماجرا میگذره
سیدخلیل دوباره دنبال یه سری آدم میگرده،
اما اینبار واقعا قضیه فرق داره
این دفعه صحبت از برگشتن به خونه ی پدری سیدخلیل و پیدا کردن وسایل مادرشه.
سیدخلیل که رمالی رو از مادرش هاجر یاد گرفته بود سالها پیش توی کودکی با دیدن جنازه مادرش برای همیشه اون خونه رو ترک کرد و رفت.
همه میگفتن هاجر خودش رو دار زده،
اما سیدخلیل پدرش جهانگیر رو مقصر این اتفاق میدونست.
بعد از مرگ هاجر مدت زیادی طول نکشید که جهانگیر با کنیز اون خونه (عشرت) ازدواج کرد.
حالا بعد از چند سال اون میخواد به خونه تاریکی برگرده که فقط یه پیرزن دیونه توی اون خونه زندگی میکنه.
تا اتاق مخفی مادرش رو پیدا کنه و به وسایل طلسم و جادوی اون دست پیدا کنه.
اون خونه دیگه یه خونه عادی نیست
همسایه ها میگن یه خونه تسخیرشده که با وجود دیونه بازی های اون پیرزن قابل تحمل نیست.
اگر فکر میکنید که شما میتونید پا توی اون خونه بذارید همین حالا برید سراغ سیدخلیل.

کوچه عالی نژاد پلاک ۶۸ منزل سید خلیل عالی نژاد.