ایزرا، فالگیر تاروت، نامی که در شبهای شهر زمزمه میشود. میگویند کارتهایش حقیقت را نه فقط پیشبینی، بلکه رقم میزنند. شما برای کنجکاوی آمدهاید، برای بازی با سرنوشت… اما وقتی ایزرا اولین کارت را برمیگرداند،
حقیقت چون جوهری سیاه بر صفحهای از پیش نوشتهشده پخش میشود. سرنوشت، نه راهی برای گریز دارد و نه گوشی برای شنیدن التماس.