آموزش هوش هیجانی

آموزش هوش هیجانی

یکی از مهمترین دستاورد های بازی اتاق فرار تقویت و کنترل هوش هیجانی بازیکنان و علاقه مندان به این بازی می باشد، از این رو تصمیم گرفتم کمی راجب موضوع و اهمیت آموزش هوش هیجانی در بازی صحبت کنم. شاید یکی از مهمترین دلایل شناخت هوش هیجانی دنیای پیش رو و تشخیص بهتر افراد از روی هیجانات و برقرار کردن بهتر روابطمان و حتی جلوگیری از آسیب هایی باشد که با عدم شناخت برای خودمان پیش می آید. شاید تصورش برای شما سخت باشه که اولویت شناخت و کنترل هوش هیجانی برای ما جلوگیری از بازی خوردن و درگیر شدن احساساتمان در برابر برخی تفکرات و رسانه هایی باشند که آنرا مستقیم مورد هدف قرار دادند، برای تحقق و دستیابی به برنامه های از پیش طراحی شده که شاید به ضرر انسان باشد.

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی EI یک مفهوم مدرن و امروزی است که دنیل گلمن در اواسط دهه 1990 آنرا به همراه دیگر محققان شناسایی و توسعه دادند. هوش عاطفی معیاری برای سنجش توانایی فرد در تشخیص و مدیریت احساسات خود و سایر افراد، چه به صورت فردی و چه گروهی می باشد. از مزایای افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند ایجاد و حفظ روابط بین فردی و تطابق با موقعیت های گروهی آسان تر است. افراد با هوش هیجانی بالاتر نیز در درک وضعیت روانی خود بهتر از دیگران هستند، که می تواند شامل مدیریت موثر استرس و کمترین احتمال ابتلا به افسردگی را داشته باشند.

نکته: برخی از افراد هستند که هوش هیجانی بالایی دارند ولی آنرا به خوبی نمیشناسند و توانایی کنترل آنرا به خوبی ندارند. همین موضوع سبب می شود که مورد سوء استفاده خیلی از فرصت طلبان قرار بگیرند و تمام این فرآیند ناخودآگاه بوده و این افراد فکر میکنند که اتفاقیه که افتاده و شاید حقشان بوده. در صورتی که اگر آنرا به خوبی بشناسند و آنرا درست مدیریت و کنترل کنند و حتی با آموزش دیدن آنرا تربیت کنند جلوی اتفاقات بد این چنینی به راحتی گرفته می شود.

تقویت هوش هیجانی

اهمیت تقویت و آموزش هوش هیجانی

هوش هیجانی به ما یاد میده که این اشتباه هست که احساسات را فقط مثبت یا منفی بدانیم. در عوض، باید آنها را مناسب یا نامناسب بدانیم.

یعنی بدانیم رفتارهای انسان بد و خوب ندارد، مناسب و نامناسب داره. به عنوان مثال، عصبانیت معمولا با یه احساس منفی همراه است. با این حال، در شرایط خاصی می تواند یک احساس کاملا منطقی و مناسب باشه. هوش هیجانی به ما اجازه میده عصبانیت خودمون را بشناسیم و بفهمیم که چرا این احساس پیش آمده.

هوش هیجانی میگه رفتارهای ما هر آنچه که هست از هوش عاطفی ما هستش و با کنترل کردنش می تونیم در هر زمان رفتارهای مناسب اون شرایط رو انجام دهیم.

خود کنترلی، وظیفه شناسی، تطبیق پذیری، نوآوری، از مهارت های هوش هیجانی هستند.

یکم دقیق تر بگیم؛ مهارت های خود مدیریتی به احساساتی که در هر زمان یا شرایط خاص احساس می کنیم و اینکه چقدر آنها را مدیریت می کنیم مربوط می شود. خود کنترلی بخش اساسی این امر است، اما جنبه های دیگر به کاری که ما انجام می دهیم مربوط می شود، اینکه آیا به گونه ای رفتار می کنیم که به عنوان کار خوب شناخته شود یا خیر؟.

 

مهمترین رفتار هوش هیجانی در انسان

اولین و مهمترین رفتاری که در ما وجود دارد و باید آنرا بخوبی بشناسیم تا بتوانیم آنرا مدیریت و کنترل کنیم همدلی هست.

در واقع همدلی کردن یعنی آگاهی از نیاز ها و احساسات دیگران به صورت فردی و گروهی و همچنین توانایی دیدن مسائل از دیدگاه دیگران. اگر شنیده باشید میگن زمانی که می خواهید همدلی کنید خودتون و بذارید جای طرف مقابل و موضوعات و از دیدگاه او نگاه کنیم تا بتوانیم به خوبی درکش کنیم. همدلی به ما کمک میکنه تا درک قویتری از موقعیت های دیگران داشته باشیم.

نکته مهم در همدلی کردن اینه که بتونیم برای دیگران مفید باشیم و ضرری برای آنها نداشته باشیم، اگر نمی توانیم نکنیم.

همدلی کردن بنا برخلاف تصور کار بسیار دشواری هست. یاد بگیریم به طور موثر به پیام های ارسالی کلامی و غیر کلامی دیگران، از جمله حرکات بدن، حرکات و نشانه های فزیکی و احساسات دیگران توجه کنیم. از سوال پرسیدن و کسب اطلاعات بیشتر در مورد دیگران و احساسات آنها و بازخورد گرفتن برای روشن شدن اینکه به درستی احساسات آنها را درک کرده ایم، دریق نکنیم.

احساسات دیگران را حتی در صورت مخالفت خود بپذیریم و به آنها احترام بگذاریم و از اظهار نظر یا قضاوت زود هنگام، تحقیر کردن، رد یا بی اهمیت کردن آن خودداری کنیم.

هوش هیجانی مصرانه میگه باید با دیگران همدلی کنیم اما دقت کنیم که حتما باید کنترل بشه.

با کسی که نمیتونیم همدلی کنیم تحت هیچ شرایطی خودمون و در معرضش قرار نیدیم. چون ممکنه تحت تاثیر قرار گرفته و زوری مجبور بشیم همدلی کنیم که منجر به انجام کار اشتباه شده و شرایط و سخت تر کنیم.

اگر تصمیم گرفتیم همدلی کنیم حتما گوش شنوا داشته باشیم و کامل تمام آنچیزی که گفته می شود و گوش کنیم، اگر فکر کردیم که می تونیم کمکی بکنیم انجام دهیم اگر نه هیچ کاری نکنیم.

نکته خیلی مهم: اگر موضوعی رو شنیدیم حتما رازدار باشیم، هیجانی نشیم بعدا بریم یه جایی حرفی که شنیدیم رو بزنیم.


 

دومین موضوع از رفتارهای هوش هیجانی در انسان مهارت های اجتماعی است، که طیف وسیعی از مهارت های ارتباطی و بین فردی را در بر می گیرد، که از رهبری تا متقاعدسازی و از همه مهمتر کار در تیم را شامل می شود.

در واقع مهارتهای اجتماعی بسیاری از مهارت ها و شایستگی ها را در بر  می گیرد که بسیاری از آنها ریشه در عزت نفس و اعتماد به نفس فردی دارند. با توسعه هرچه بیشتر مهارت های اجتماعی، به آسانی میتوان صحبت کرد، شنونده خوبی بود، قابل اعتماد بود و برای دیگران کاریزماتیک و جذاب بود.

مهارت اجتماعی مهمترین بخش از هوش هیجانی هست و خیلی باید به آن اهمیت داد و مداوم آن را تقویت کنیم، یعنی کار تیمی و توانایی صحبت کردن و ارتباط با دیگران را هر روز تمیرین کنیم، باید روزانه خودمون و مجاب به انجام دادن کنیم. و اینکه هر جایی و هر کاری هم نکنیم تا انرژی الکی از دست بدیم، فکر شده اقدام می کنیم.

Play Video

کنترل هوش هیجانی

دو بخش همدلی و مهارت های اجتماعی مهمترین و اساسی ترین ابزار برای هوش هیجانی انسان هستند که با عدم کنترل و تقویت آنها به راحتی می شود از انسان سو استفاده کرد، بنابراین تاکید میکنم باید آنرا بخوبی بلد باشیم و بتوانیم از آنها درست و بموقع استفاده کنیم. باید چی کار کنیم؟

اول اینکه باید بدونیم مهارت های هوش هیجانی برای “بهتر شدن” به انسان ها داده شده پس نباید کاری کنیم که بشه نقطه ضعف ما.

چرا انسان همدلی میکنه؟

همانطور که میدانیم انسان روح کمک کننده ای داره و دوست داره به دیگران کمک کنه و اصلا هم چیز بدی نیست ولی نکته ای که وجود داره بدونیم اینه که چرا این خصلت در انسان وجود دارد!؟، این بخاطر دیگران نیست! این روح در انسان بخاطر خود خواهی خود انسان بهش داده شده و چون انسان همیشه دنبال حال خوب برای خودش هست هی به دیگران کمک میکنه.

حالا چیزی که نباید فراموش کنیم اینه که همیشه یادمون میره اکثر همدلی ها با دیگران در انسان باعث میشه انسان آرامش خودش و از دست بده و به جمله ای کاش از اول هیچ کاری نمیکردم میرسه.

کلید استفاده صحیح از همدلی یک چیز است که بدانید آرامش خودمون بر هر همدلی ای مقدمتره.

یعنی اول مطمئن بشیم همدلی آرامش خودمون و بهم بهم نزنه و مهمتر اینکه این همدلی به طرف مقابل کمک میکنه و بعد همدلی کنیم.

مهارت اجتماعی

مهارت اجتماعی به ما داده شده تا ارتباط های سالم تری داشته باشیم نه اینکه روابط بیشتری داشته داشیم، یادمون نره که مهمترین اصل آرامش هست. در واقع هوش هیجانی بیشتر بهمون داده شده تا بدانیم کجاها نباید ازش استفاده کنیم و در مقابل چه انسانهایی استفاده ازش بیشتر بهمون ضربه می زنه.

خیلی وقتها شده بخاطر عدم تشخیص درست در روابط اجتماعیمون پیش اومده که گفتیم ای کاشک از اول با این آدم کاری نداشتم چون اصل آرامش و در نظر نگرفتیم.

پس نکته مهم در مهارت اجتماعی هم بهم نخوردن آرامش هست.

 

جمع بندی

اگر هوش هیجانی خومان را بخوبی نشناسیم و به خوبی نتوانیم مدیریتش کنیم به راحتی مورد سو استفاده قرار میگیرد.

هوش هیجانی ما ایرانی ها هم به شدت بالا هست خصوصا در مواقعی که نیاز به احساس همدلی و همدردی داریم به راحتی می شود از آن سو استفاده کرد.

توجه کنید هوش هیجانی خودتان را زمانی تخلیه کنید که اول مهمترین اصل و در نظر بگیرید و اون هم اینکه آیا با تخلیه آن آرامشم بهم می خورد یا نه؟ و اگر این آرامش قرار است از بین برود حتما آنرا کنترل کنید.

منابع :
اشتراک گذاری
نویسنده: محمد رجایی

تمام این مطالب و گفتم تا تاکید کنم که ما برای بهتر شدن حالمون و تجریبات بهتر در زندگی، کارمون، روابطمون! بیشتر از اینکه نیاز به IQ بالایی داشته باشیم با داشتم یه هوش متوسط و در عوض هوش هیجانی بالا که کاملا قابل یادگیری هست، نیاز داریم.

تجربه چندین ساله بازی های فکری و دیدن رفتار های بازیکنان خصوصا در بازی های فکری اتاق فرار در گذر زمان نشان داده که بسیار موفق تر و خوشحالتر هستند، یعنی توانسته اند هوش هیجانی بالاتر و رفتارهای قابل کنترل تری داشته باشند.

خوشحال میشم اکه در این رابطه تجربه و نظری دارید برام بنویسید.

{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.singularReviewCountLabel }}
{{ reviewsTotal }}{{ options.labels.pluralReviewCountLabel }}
{{ options.labels.newReviewButton }}
{{ userData.canReview.message }}

هوش هیجانی با بازی کردن امکان دارد؟

بله! اتفاقا بهترین فضای یادگیری هوش هیجانی و شناخت و درک احساسات و هیجانات خود و دیگران در بازی های تیمی می باشد.

افراد با هوش هیجانی پایین چه مشکلاتی دارند؟

عمدتا افراد با هوش عاطفی پایین تر بیشتر مشاجره و پرخاشگری میکنند، روابط ضعیفتر و کم کیفیت تری رو تجربه میکنند و مهارت های اجتماعی بشدت پایینی دارند.